چه بهتر كه مطلع پلاك امروز را مزين به حديثي از امام حسن عسكري(ع) كنيم؛ «مؤمن براي مؤمن، بركت و براي كافر، اتمام حجت است.» «تحف العقول، صفحه ۴۹۸»
۱:
گاهي كه بعضي رجل سن و سالدار سياست، بيش از حد از در صلح و صفا وارد
ميشوند، صداي آرمانخواهان جامعه به نشانه اعتراض بلند ميشود؛ «چرا
ميخواهيد به فتنهگران تخفيف بيخود دهيد؟!» موسپيدان اما مخلص جوابشان
اين است: «جذب حداكثري.»
۲: جذب حداكثري اگر چه شرط عقل است، ليكن
تأكيد «آقا» روي اين مفهوم، اهميت آن را مضاعف ميكند. با اين همه، از بعضي
عناصر سياسي بايد سؤالاتي پرسيد:
۲-۱: آيا سوژه جذب حداكثري فقط خواص
سياسياند؟! اگر نه، پس چرا در باب جذب حداكثري، آنقدر كه به جذب چند
فتنهگر دانهدرشت توجه ميشود، كوششي براي جذب تودههايي كه ذهنشان پر از
معماهاي بيجواب است، نميشود؟! آيا رواست كه حتي درباره جذب حداكثري نيز
شاهد تبعيض باشيم؟!
۲-۲: صرف نظر از بحث خواص و عوام، آيا جذب حداكثري
به معناي تنها گذاشتن مفاهيم عاليه است؟! آيا ما حق داريم به گونهاي بر
مدار جذب حداكثري حركت كنيم كه در ازاي جذب فرضي چند فتنهگر عذرخواه،
مفاهيمي از قبيل عدالت، مبارزه، پايداري، ايستادگي، آرمانخواهي و... دچار
انزوا شوند؟! آيا جذب كردن چند عنصر ناراحت، ارزش چنين خسران بزرگي را
دارد؟!
۲-۳: قطعاً عدهاي استثنا وجود دارد كه جذب حداكثري شامل
حالشان نميشود، يعني رفتار و گفتارشان آنقدر وقيحانه و رذيلانه است كه
لياقت ورود به سفينه انقلاب اسلامي را ندارند. اين جماعت سوژه دفع
حداقلياند. سؤال من از بعضي عناصر سياسي اين است، مشخصاً و به طور مصداقي
بفرماييد احياناً چه كساني از چارچوب جذب حداكثري به تعريف شما،
خارجاند؟! و آيا اصلاً قائل به مفهومي با عنوان دفع حداقلي هستيد يا
خير؟!
۲-۴: مراد از گفتمان جذب حداكثري چيست؟! جذب ما به فتنهگران؟!
يا جذب فتنهگران توبهكننده به ما؟! آيا هدف از جذب حداكثري فقط و فقط
احياي فريضه «شتر ديدي، نديدي» است؟! آيا كمي آنها بايد كوتاه بيايند و كمي
بيشتر از آنها، ما؟!
۲-۵: اگر حتي بصيرت، بنا به تعبير حكيمانه
رهبرمان آفت دارد و آفتش «غرور» است، آفات جذب حداكثري چيست؟! و اگر جذب
حداكثري، بد و نارس و شل و ول و افراطي و تفريطي انجام شود، چه مضراتي
خواهد داشت؟!
۲-۶: اگر جذب حداكثري را نادرست انجام دهيم و نتيجهاش،
احياي مجدد فتنه و سران فتنه باشد، كار عاقلانهاي است؟! هيچ دقت كردهايم،
متأثر از سياست جذب حداكثري، اصحاب انقلاب قرار است بيشتر شوند يا زبان
عناصر ضدانقلاب، درازتر؟!
۳: شگفتا! واقعاً شگفتا از روي اصحاب فتنه...
اين روزها گاهي كه رسانههاي زنجيرهاي را دنبال ميكنم، آنچه زياد
ميبينم عناويني از اين دست است، «تغيير لحن آقاي عسكراولادي كافي نيست!»،
«ايشان بايد رويهاش را نيز تغيير دهد!»، «عسكراولادي بايد از اصولگرايان
بخواهد كه بابت رفتار و گفتارشان، از مردم و اصلاحطلبان معذرتخواهي
كنند!»، «ما از سخنان ايشان استقبال ميكنيم، اما شركت در انتخابات، حقي
نيست كه عسكراولادي و عسكراولاديها بخواهند به ما بدهند يا ندهند!» و...
۴:
بگذاريد وارد مصاديق شوم تا بيشتر معلوم شود وقتي جذب حداكثري، افراطي
انجام ميشود، چه نتيجهاي در پي دارد. جناب رسانه ملي وقتي دوربين صدا و
سيما را كيلومترها آن طرفتر از جذب حداكثري، مقابل سركار خانم معصومه
ابتكار قرار ميدهد، (به عنوان نماينده قشر دانشجو!) بايد هم اين گونه
محصولش را ببيند كه عضو شوراي شهر تهران، برود با فلان رسانه گفتوگو كند و
بگويد: «تمام مؤلفههاي زن مسلمان در حجاب، خلاصه نميشود!... رويكرد
پهلوي اول، بهبود زندگي مردم بود!... نفوذ تفكر امام بر اساس تحولاتي بود
كه دكتر شريعتي پايهگذاري كرد!... » معصومه ابتكار اگر چه در فتنه ۸۸ تا
اوايل سال ۸۹ عمدتاً در دفاع از فتنه و فتنهگران موضع ميگرفت، اما پس از
آن مقطع، ترجيح داد كارنامه خود را بيش از اين تيره و تار نكند. معالاسف
صدا و سيما با كاريكاتور كشيدن از مفهوم جذب حداكثري، زبان سركار خانم را
باز كرد! حالا عضو شوراي شهر به دفاع از مهندس و شيخ اكتفا نميكند! حجاب
را ميزند! از رضاخان دفاع ميكند! به امام اهانت ميكند! و البته مقصر
چنين سخنان گلدرشتي در وهله اول، همان رسانهاي است كه مفت و مجاني دوربين
خود را در اختيار اعوان و انصار فتنه ميگذارد. من از شماي خواننده سؤال
ميپرسم، آيا به چنين رويهاي ميگويند «جذب حداكثري؟!»
عاليجنابان
باتجربهتر از ما! اي كساني كه بيش از ما سرد و گرم سياست را چشيدهايد!
موسپيدان! فدائيان جذب حداكثري! آني درنگ كنيد كه اگر فتنه به ثمر رسيده
بود، اگر نقشه سران فتنه گرفته بود، اگر خون شهيد غلام كبيري و ذوالعلي
نبود، آيا باز هم مجال داشتيد اينگونه بر طبل جذب حداكثري بكوبيد؟! آيا
اصلاً قائل به اين هستيد كه فتنه ۸۸ سران فتنهاي هم داشت؟! و آيا فكر
نميكنيد اهل و عيال فتنه، بازگشت به نظام را نه براي رجوع دوباره به آغوش
پرمهر ولايت فقيه، بلكه براي اتمام كار نيمهتمامشان در فتنه ۸۸
ميخواهند؟! اين را من نميگويم به خدا! خودشان مينويسند كه «براي رسيدن
به مقصود اصلاحات، تنها راه باقي مانده، استفاده از فرصت انتخابات است.»
آقايان! اين جماعت هر وقت نوشت «اصلاحات»، منظورش «براندازي نظام ۳۰۰ هزار شهيد» بود. هنوز هم شك داريد؟!